با توجه به این که در مملکت ما مسئولین در مورد چیزی صحبت می کنند ولی عمدتا منظورشان چیزه دیگری است ، در همین رابطه تصمیم گرفتم برای آگاهی افراد از سخنان سخنران محترم آن را به زبان امروز ترجمه کنم . لذا در همین راستا یکی از سخنرانی های یک مسئول ظاهرا محترم که درباره یکی دیگر از مسئولان سابقا محترم گفته شده ، ارائه میشود :
"با خاتمی مخالفم چون آزادی آورد که مورد قبول قرآن و رسول خدا و رهبری نیست "
* " با خاتمی مخالفم " :
ایشان در این جا نه با خاتم کاری و نه با خاتمهء کارشان مخالفند بلکه با فردی مخالفند معروف به سخنران که مردم او را دوست دارند و طرف داران مردم از او متنفرند . او توانسته بود با حرف زدن و ایضا سکوت نان برخی از طرف داران مردم را آجر و این دوستان همیشه در صحنه را از صحنه محترمانه خارج کند.
* " چون آزادی آورد " :
طبیعی است در کشوری که از روز اذل در صدر جان بوده و هست معنا و مفهوم کلمات متفاوت باشد . آزادی که در کشورهای استعمارگر و فاسد به معنای – حق انتخاب ، احترام به حقوق مردم ، آزادی بیان ، آگاهی از اتفاقات و اخبار کشور و ..._ است در کشور ما به معنای_ حق انتخاب با آقایان است ، حق حرف زدن با آقایان است ،احترام به مردم مکروه است و آگاهی داشتن مردم از اخبار و اتفاقات کشور خلاف شرع و در نتیجه حرام است .
* " که مورد قبول قرآن و رسول خدا و رهبری نیست " :
منظور ایشان در اینجا این است که چون ما این طور فکر می کنیم که آزادی و احترام به حقوق مردم با قرآن و رسول خدا تتابقی ندارد ، پس این کلمه شیطانی { آزادی } که به آسایش مردم می انجامد و متاسفانه به مردم این اجازه را می دهد که در طول روز به جای فکر کردن به مسائلی چون _ اجاره خانه ، شهریه ، گوجه فرنگی و وام _ به چیز قبیحی { آزادی} فکر کنند و به گناه بی افتند که طبیعتا این توهین به اسلام و رهبری است .
پیشنهاد :
پیشنهاد میشود سخنران به جای توهین ظاهرا غیر مستقیم به صورت کاملا مستقیم به خاتمی فوش بدهد تا هم خودش تخلیه شود و هم ملت صبور ایران در همان بار اولی که سخنان این فرد را می شنوند متوجه منظور ایشان بشوند .
نتیجه گیری سینمایی : یک آدم با سواد می تواند رول یک آدم بی سواد رو بازی کند اما یک آدم بی سواد نمیتواند رول یک آدم با سواد رو بازی کند .
نتیجه گیری دیپلماتیک : همیشه خودتان را نشسته بر صندلی حق و مخالفانتان را ایستاده بر ناحق بدانید .
